دسته : مدیریت
فرمت فایل : word
حجم فایل : 393 KB
تعداد صفحات : 52
بازدیدها : 240
برچسبها : مدیریت تحول سازمانی ترویج کشاورزی مدیریت تحول
مبلغ : 3000 تومان
خرید این فایلچکیده:
به طور کلی همه چیز در حال تغییر است و این تغییرات در اشکال مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فنی به ناچار بر سازمان های مختلف از جمله سازمان ترویج تاثیر گذارده است و بر آن فشار وارد می آورد تا متحول گردد. علاوه بر آن، مزرعه داری و کشاورزی در روستاها با تغییرات شتابانی روبرو است، که به نوبه خود بر ترویج کشاورزی اثر می گذارد زیرا ترویج با جمعیت متنوع و نامتجانس تری روبرو خواهد بود. بنابراین، ترویج کشاورزی روندهای متنوعی را در دنیای متحول در پیش خواهد گرفت. هدف از این تحقیق ترسیم روندهای ترویج کشاورزی و تبیین و تدوین آنها با کمک نظریه مدیریت تحول سازمانی است. به منظور ترسیم روندهای مذکور ارکان اساسی ترویج مورد توجه قرار گرفته است که عبارتند از: اهداف، سازماندهی، روش ها، گروه های ارباب رجوع و تمهیدات ترویج کشاورزی. لذا در آینده هر یک از ارکان پنج گانه مذکور تحولاتی را تجربه خواهند کرد. برای پایداری و پویایی مدیریت ترویج کشاورزی برای رویارویی با روندهای تغییر کشور لازم است مدیریت تحول سازمان ترویج با تاکید بر توسعه سازمانی تدوین و طراحی گردد تا بتواند همگام با تحولات عناصر و نظام ترویج، موجبات پیشرفت سازمان ترویج کشاورزی را فراهم نماید. از طرفی، مدیریت تحول شامل استراتژی های گونانگون سازمانی، فناوری، وظیفه ای و رفتاری است که به طور عمده، سازماندهی ترویج در استراتژی ساختاری، اهداف، روش ها و گروه های هدف در استراتژی رفتاری و تمهیدات ترویج در استراتژی تکنولوژیکی مدیریت تحول تبلور می یابد. برای تحقق هر یک از استراتژی های مورد نظر راهکارهایی در نظر گرفته شده که به طور مبسوط ارائه شده است. این مقاله فرصتی را برای مدیران سازمان ترویج فراهم می آورد تا سازمان را برای مواجهه با تغییرات مهیا سازند.
واژه های کلیدی : مدیریت تحول، سازمان، ترویج کشاورزی، روندهای تغییر، پویایی مدیریت ترویج.
پرسش هایی که در اینجا مطرح می شود این است که ترویج باید چگونه باشد؟ چه فعالیتی را باید سرلوحه کار خود قرار دهد؟ و چگونه باید عمل نماید؟
مقاله حاضر به هدف پاسخگویی به این پرسش ها و تبیین نظام ترویج کشاورزی کشور با توجه به نظریه مدیریت تحول سازمانی که یکی از شیوه های نوین مدیریتی در جهان امروز است، نگارش شده است.
این مقاله در سه بخش تدوین شده است که؛ در بخش نخست روندهای ترویج در قرن بیست و یکم ترسیم شده اند، در بخش دوم، نظریه مدیریت توسعه سازمانی تشریح شده است و در بخش سوم نحوه بکارگیری نظریه مدیریت تحول سازمانی برای تحقق روندهای ترسیم شده ترویج در بخش اول مورد توجه قرار خواهد گرفت. برای ترسیم روندهای ترویج کشاورزی از سه افق: نگاه عمیق به درون سازمان، نگاهی وسیع به اطراف سازمان و نگاهی طولانی به آینده استفاده شده است. برای این منظور، در بدو امر شناسایی عناصر و ارکان اصلی ترویج ضروری می نماید، چرا که شناخت کامل ارکان ترویج به ترسیم روندهای آتی ترویج و در نتیجه تبیین موقعیت های متحول آن مفید خواهد بود. لذا، ابتدا ارکان اصلی ترویج و آموزش کشاورزی مورد بررسی قرار می گیرند.
ترویج چه اهدافی را باید در پیش بگیرد تا بتواند در پویایی توسعه کشاورزی موثر باشد؟
مطالعات گسترده ترویجی نشان می دهد، افزایش تولیدات کشاورزی در کشورای توسعه یافته، به عنوان اساسی ترین هدف سازمان های ترویج انتخاب شده است. پس از جنگ جهانی دوم نیز ایجاد سازمان های ترویج کشاورزی در کشورهای در حال توسعه در قالب الگوی سنتی ترویج گسترده یافت،انتقال دانش و فناوری جهت افزایش تولید محصولات کشاورزی هدف این گونه سازمان های ترویجی قرار گرفت. با وجود اینکه اهداف ترویج به مرور با جزئیات و دقت بیشتری بیان شده، اما تا زمانی که انگاره تعادل دیدگاه غالب توسعه را تشکیل می داد، در اهداف ترویج نیز تغییر بنیادینی انجام نگرفت.
انتظار می رود که سازمان های ترویج کشاورزی در کشورهای جهان سوم نیازهای تمام گروهای کشاورزی را برآورده کنند. علاوه بر آن، نیاز به فراهم آوردن یک پایگاه وسیع و محکم برای توسعه کشاورزی در بسیاری از کشورهای جهان سوم مستلزم تخصیص مجدد منابع ترویج و گسترش طیف برنامه های آموزشی می باشد به طوری که بتواند به طور عادلانه فناوری مناسب و مهارت های فنی و مدیریتی لازم را به تمام کشاورزان از هر گروه برساند. در همین رابطه، ترویج با یک مشکل دیرینه روبه روست و آن، خدمت رسانی به توده وسیعی از مخاطبین ناهمگون است. کشاورزان مخاطب ترویج، عملکرد متفاوتی دارند و گروه های دیرپذیران، زودپذیران، نوآوران، و رهبران را شامل می شود. این تلاش های توسعه کشاورزی انجام شده غالباً به افزایش اختلاف بین این گروه ها دامن می زند. اگر هدف، تولید مواد غذایی برای کشور یا صادرات باشد، این راهبرد مشکلی ایجاد نمی کند. اما اگر سایر اهداف نظیر افزایش درآمد برای گروهی از تولید کنندگان کشاورزی باشد، در این صورت استراتژی سنتی ترویج یعنی انتقال دانش و فن آوری کفایت نمی کند، زیرا بیشتر مدیران و مروجین ترویج بر اساس نظریه رسانش نوآوری تربیت شده اند و عقیده دارند که کشاورزی بزرگ برای پیام های ترویجی مناسب تر می باشند. امروزه، تلاش برای تحقق این استراتژی بی معنا است. در عمل نوآوری ها در بین گروهی از افراد نشر می یابد که در دسترسی به امکانات شبیه هم باشند. بحث راجع به گروه های هدف بدو توجه به نیازهای مختلف آنها در راستای توسعه کشاورزی ناکافی است.
خرید و دانلود آنی فایل